1- برنامه نویس برنامه نرم افزار را مینویسد و معتقد است که هیچ خطایی ندارد.
2- نرم افزار تست میشود. 20 خطا پیدا میشود.
3- برنامه نویس 10 خطا را اصلاح میکند و به واحد تست توضیح میدهد که 10 مورد دیگر واقعاً خطا نیستند.
4- واحد تست نرم افزار متوجه میشود 5 مورد از اصلاحات انجام شده کار نمیکنند و 15 خطای جدید هم کشف میکند.
5- مراحل 3 و 4 سه بار تکرار میشود.
6- به خاطر فشار بازاریابی و اعلام عمومی زود هنگام که بر اساس زمانبندی خوشبینانه برنامه نویسی انجام شده است، نرم افزار منتشر میشود.
7- کاربران 137 خطای جدید پیدا میکنند.
8- برنامه نویس پول خود را دریافت کرده است و دیگر نمیتوان او را پیدا کرد.
9- تیم جدید برنامه نویسی تقریباً تمام 137 خطا را اصلاح میکند اما 546 خطای دیگر به نرم افزار اضافه میکند.
10- برنامه نویس اصلی به واحد تست نرم افزار که پول کمی دریافت کردهاند از فیجی یک کارت پستال میفرستد. کل افراد واحد تست کار را رها میکنند.
11- شرکت رقیب فرصت طلب با استفاده از سود حاصل از فروش آخرین نسخه نرم افزار که 783 خطا دارد، شرکت را میخرد.
12- مدیر عامل جدید تعیین میشود. او یک برنامه نویس استخدام میکند تا نرم افزار موجود را بازنویسی کند.
13- برنامه نویس برنامه نرم افزار را مینویسد و معتقد است که هیچ خطایی ندارد...