My Online Knowledge

طبقه بندی موضوعی
بایگانی




خاطره ای از علی سعیدی، پیرمردی یزدی که در صورت زنده بودن باید 88 ساله باشد.


او نقل می کند:
با مدرک ابتدائی سال 1315 استخدام نفت شدم و سال 1350 که بازنشسته شدم لیسانس فنی داشتم. اوایل استخدام نوبت من شد تا کف کارگاه را نظافت کنم، اما نکردم.


هر چه نصیحتم کردند، فایده نداشت و استعفا کردم. موضوع که به رئیسم منتقل شد، آمد و کنار دیوار ایستاد و به من گفت: «به اندازه قد من، روی دیوار خط بکش.»


چون بلندتر از من بود روی صندلی رفتم و روی دیوار خط کشیدم. بعد او با جارو کارگاه را پاک کرد و تمام میزها و وسایل را با پارچه گردگیری کرد.


کارش که تمام شد کنار همان دیوار زیر خط ایستاد و پرسید: به نظرت من کوچک شده ام؟


سکوت مرا که دید گفت: اگر شرکت برای نظافت اینجا کارگر استخدام نمی کند برای این است که ما کار آموزان یاد بگیریم و عادت کنیم همه چیز از جمله محیط کارمان مرتب و منظم باشد.


سعیدی می نویسد که این حادثه باعث شد که من همیشه مرتب باشم.