My Online Knowledge

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرس» ثبت شده است



یه کلاغ و یه خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی میده چایی رو که میارن یه کمی شو میخوره باقی شو می پاشه به مهموندار.


مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟


کلاغه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!


چند دقیقه میگذره باز کلاغه سفارش نوشیدنی میده باز یه کمی شو میخوره باقی شو می پاشه به مهموندار.


مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟


کلاغه بازم میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی!


بعد از چند دقیقه کلاغه چرتش میگیره. خرسه که اینو میبینه به سرش میزنه که اونم یه خورده تفریح کنه.


مهموندارو صدا میکنه میگه یه قهوه براش بیارن. قهوه رو که میارن یه کمی شو میخوره باقی شو می پاشه به مهموندار. مهموندار میگه: چرا این کارو کردی؟

 
خرسه میگه: دلم خواست پررو بازیه دیگه پررو بازی.


اینو که میگه یهو همه مهموندارا میریزن سرش و کشون کشون تا دم در هواپیما میبرن که بندازنش بیرون.


خرسه که اینو می بینه شروع به داد و فریاد می کنه.


کلاغه که بیدار شده بوده بهش میگه: آخه خرس گنده تو که بال نداری مگه مجبوری پررو بازی دربیاری.


یک شایعه در جنگل غوغای بزرگی به پا کرد. به گوش ساکنان جنگل رسیده بود که خرس یک فهرست مرگ تهیه کرده و همه می خواستند اسامی آن فهرست را بدانند.


یک روز آهو همه جراتش را جمع کرد و وارد لانه خرس شد. از او پرسید: خرس، بگو ببینم اسم من در فهرست تو هست؟ خرس گفت: بله. اسمت در فهرست من هست.


دو روز بعد جیوانات دیگر جسد آهو را در دل جنگل پیدا کردند. سرآسیمگی و بیم ساکنان جنگل بیشتر شد. سوال همه این بود که در آن فهرست مرگ نفر بعدی کیست؟


پس از آهو گراز اولین حیوانی بود که کلافه شده و پیش خرس رفت و از او پرسید که آیا اسمش در فهرست هست یا نه ؟ خرس جواب داد: بله اسمت آنجا است.


گراز که ترسیده بود با عجله از لانه خرس خارج شد و دو روز بعد هم کشته شد.


در این موقع تمام جنگل را وحشت فرا گرفت. پس از آن فقط خرگوش بود که جرات پیدا کرد و پیش خرس رفت. از او پرسید آیا من هم در فهرست مرگ هستم؟ خرس گفت: بله تو هم در آنجا هستی.


خرگوش باز پرسید: آیا می شود اسم مرا حذف کنی؟ خرس گفت: بله، مسئله ای نیست!