My Online Knowledge

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۴۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

یک روز ملا نصر الدین برای تعمیر بام خانه خود مجبور شد، مصالح ساختمانی را بر پشت الاغ بگذارد و به بالای پشت بام ببرد.


الاغ هم به سختی از پله ها بالا رفت .


ملا مصالح ساختمانی را از دوش الاغ برداشت و سپس الاغ را بطرف پایین هدایت کرد.


ملا نمی دانست که خر از پله بالا می رود، ولی به هیچ وجه از پله پایین نمی آید. هر کاری کرد الاغ از پله پایین نیآمد.


ملا الاغ را رها کرد و به خانه آمد ، که استراحت کند.


در همین موقع دید الاغ دارد روی پشت بام بالا و پایین می پرد .وقتی که دوباره به پشت بام رفت ، می خواست الاغ را آرام کند که دید الاغ به هیچ وجه آرام نمی شود. به ناچار خودش برگشت پایین .


بعد از مدتی متوجه شد که سقف اتاق خراب شده و پاهای الاغ از سقف چوبی آویزان شده، بالاخره الاغ از سقف به زمین افتاد و مرد.


بعد ملا نصر الدین گفت: لعنت بر من که نمی دانستم که اگر خر به جایگاه رفیع و پست مهمی برسد هم آنجا را خراب می کند و هم خودش را می کشد!!!



یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینی هاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد



پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و بقیه رو به دختر کوچولو داد. اما دختر کوچولو همون جوری که قول داده بود تمام شیرینی هاشو به پسرک داد


همون شب دختر کوچولو با آرامش تمام خوابید و خوابش برد. ولی پسر کوچولو نمی تونست بخوابه چون به این فکر می کرد که همونطوری که خودش بهترین تیله اشو یواشکی پنهان کرده شاید دختر کوچولو هم مثل اون یه خورده از شیرینی هاشو قایم کرده و همه شیرینی ها رو بهش نداده.


عذاب وجدان همیشه مال کسی است که صادق نیست

آرامش مال کسی است که صادق است

لذت دنیا مال کسی نیست که با آدم صادق زندگی می کند آرامش دنیا مال اون کسی است که با وجدان صادق زندگی میکند




مهندسی بود که در تعمیر دستگاه های مکانیکی استعداد و تبحر داشت او پس از۳۰ سال خدمت صادقانه با یاد و خاطری خوش باز نشسته شددو سال بعد، از طرف شرکت درباره رفع اشکال یکی از دستگاه های چندین میلیون دلاری با اوتماس گرفتند آنها هر کاری که از دستشان بر می آمد انجام داده بودند و هیچ کسی نتوانسته بود اشکال را رفع کند


بنابراین، ناامیدانه به او متوسل شده بودند که در رفع بسیاری از این مشکلات موفق بوده است. مهندس، این امر را به رغبت می پذیرد.


او یک روز تمام به وارسی دستگاه می پردازد و در پایان کار، با یک تکه گچ علامت ضربدر روی یک قطعه مخصوص دستگاه می کشد و با سربلندی می گوید: اشکال اینجاست آن قطعه تعمیر می شود و دستگاه بار دیگر به کار می افتد.


مهندس دستمزد خود را ۵۰۰۰۰ دلار معرفی می کند.حسابداری تقاضای ارائه گزارش و صورتحساب مواد مصرفی می کند و او بطور مختصر این گزارش را می دهد: بابت یک قطعه گچ: ۱ دلار و بابت دانستن اینکه ضربدر را کجا بزنم: ۴۹۹۹۹ دلار !

این کدها در نوت پد ریخته و با پسوند bat ذخیره کنید.

@ECHO OFF
echo.
echo.
echo ======================================
echo  Simple Script to Restart Windows Explorer
echo.
echo  Created by "Vishal Gupta" for AskVG.com
echo ======================================
echo.
echo.
echo STEP 1: Closing Explorer . . .
echo.
TASKKILL /F /IM explorer.exe
echo.
echo.
echo STEP 2: Starting Explorer . . .
start explorer.exe
echo.
echo SUCCESS: Explorer is running.
echo.
echo.
PAUSE



پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد.از او پرسید : آیا سردت نیست؟


نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم.


پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند.


نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد.



صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده لباس گرم تو مرا از پای درآورد.



در صورتی که پسورد صفحه محافظت شده در اکسل را نمی دانید به ترتیب زیر عمل کنید:


1- در صفحه محافظت شده اکسل Alt + F11 را بزنید


2- کد زیر را در صفحه باز شده جاگذاری کنید



Sub PasswordBreaker()
    'Breaks worksheet password protection.
    Dim i As Integer, j As Integer, k As Integer
    Dim l As Integer, m As Integer, n As Integer
    Dim i1 As Integer, i2 As Integer, i3 As Integer
    Dim i4 As Integer, i5 As Integer, i6 As Integer
    On Error Resume Next
    For i = 65 To 66: For j = 65 To 66: For k = 65 To 66
    For l = 65 To 66: For m = 65 To 66: For i1 = 65 To 66
    For i2 = 65 To 66: For i3 = 65 To 66: For i4 = 65 To 66
    For i5 = 65 To 66: For i6 = 65 To 66: For n = 32 To 126
    ActiveSheet.Unprotect Chr(i) & Chr(j) & Chr(k) & _
        Chr(l) & Chr(m) & Chr(i1) & Chr(i2) & Chr(i3) & _
        Chr(i4) & Chr(i5) & Chr(i6) & Chr(n)
    If ActiveSheet.ProtectContents = False Then
        MsgBox "One usable password is " & Chr(i) & Chr(j) & _
            Chr(k) & Chr(l) & Chr(m) & Chr(i1) & Chr(i2) & _
            Chr(i3) & Chr(i4) & Chr(i5) & Chr(i6) & Chr(n)
         Exit Sub
    End If
    Next: Next: Next: Next: Next: Next
    Next: Next: Next: Next: Next: Next
End Sub






3- سپس کلید F5 را بزنید.


داده در واقع ثبت واقعیت است و اگر سال تولد کسی 1352 بود یک واقعیت است و قابل دستگاری نیست اگر نام کتاب نهج البلاغه بود یک واقعیت است و قابل تغییر نیست بنابراین داده ها واقعیت هایی هستند که قابل دستکاری نیستند و می توان آنها را به صورت ثابت ثبت کرد


اما اطلاعات چیزهایی هستند که از دل داده ها بیرون کشیده می شوند و بنابراین حالت نتیجه گیری دارند و به ضوابط ما مربوط هستند.بنابراین به نقطه نظر ما بستگی دارند و حالت متغییر و قابل محاسبه دارند. مثلا مقدار سود از تفاضل هزینه ها و درآمدها حاصل می شود.